سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق و تعریف و انتقاد

دوشنبه 88/12/3 ::  ساعت 8:24 عصر


  به که می‌توانم بگویم؟ مگر درد دوری تو را کسی می‌تواند بفهمد؟ مگر کسی می‌تواند بفهمد نبودنت برایم چه عذابیست؟ ساعت‌هایم، دقیقه‌هایم، ثانیه‌هایم، بوی تو را گرفته‌اند، تویی که نیستی و شاید هیچ‌وقت نباشی اما رویای بودنت آنقدر شیرین است که گاهی فراموش می‌کنم که نیستی گاهی آنقدر تو را حس می‌کنم که از یاد می‌برم که نیستی، باور نمی‌کنم که تو را نداشته باشم، وای... نمی‌دانی چه می‌کشم وقتی به خود می‌آیم و می‌بینم بودنت رویایی بیش نبود، آنقدر برایم زیادی که به رویایی از تو هم قانعم اما تا کی می‌شود فقط با یک رویا زندگی کرد؟ آخر تک تک لحظه‌های زندگی واقعیست، بودنم واقعیست، تنهاییم واقعیست، و بودنت دروغین...، آری به خود دروغ می‌گویم که می‌آیی، اما باشد... می‌خواهم همیشه یک دروغگو بمانم                                                                                          
 نویسنده: Samira Online va Faezeh Offline

نظرات دیگران


لیست کل یادداشت های این وبلاگ